خودمو خودت دو تایی تا تهش
جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۶ ب.ظ
خدایا چرا مارو اینجا تنهامون گذاشتی؟بیا منو ببر پیش خودت...خواهش میکنم.خدایا من طاقت ندارم اینهمه صب کنم که بمیرم و بعدشم کلی بگذره تا به تو برسم.(تازه اگه).خدایا چرا مارو ول کردی اینجا تک و تنها؟ول کردی که فراموشت کنیم؟خدایا من دوست دارم...ببخش خیلی فراموشت کردم.خیلی تو رو از یاد بردم...
ولی اگه الان منو نبری پیش خودت الان که یادم افتاده قرارمون چی بود شاید بعدا دوباره فراموش کنم...فراموش کنم و دوباره انقدر ازت دور شم که تو تموم سالای خرابشده ی عمرم کور و کر نفهم شم که دوباره نتونم یادت کنم و همینجوری بمیرم و بعدش...
خدا کمک کن...خواهش میکنم...منو اینجا نذار من نمیتونم خودمو جمع کنم...اینجا همه چیز به شدت تو رو از یاد من میبره...
عجیبه...هر چی زیبایی خودت آفریدی آخه اونوقت من گیر دادم به این خرده قشنگیا و بیخیال خودت شدم رفته...یکی نیس بگه آخه لامصب اصل جنس به خدا قشنگ تره...د خب اگه نبود که نمیتونست این همه زیبایی بسازه...
خدایا دستمو بگیر...من تموم سعیمو میکنم...محکم پاتم مشتی...
۹۴/۰۳/۲۹
چرا دیگه آپ نمیکنی؟؟؟!!!
ما منتظر مطالب جدیدت هستیم....